جان جانانجانِ جانان، یا مظهر، شمسالدین حبیبالله میرزا جان جانان، متخلص به مظهر، محدث، صوفیِ نقشبندی و شاعرِ پارسیگوی سدۀ ۱۲ق/ ۱۸م در شبه قارۀ هند است. ۱ - زندگیتاریخ ولادت او را میان سالهای ۱۱۰۹-۱۱۱۳ق/ ۱۶۹۷-۱۷۰۱م دانستهاند [۱]
غلام سرور لاهوری، خزینة الاصفیا، ج۱، ص۶۸۷، کانپور، ۱۸۹۴م.
[۲]
عبدالحی، نزهة الخواطر، ج۶، ص۵۳، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۸ق/ ۱۹۷۸م.
[۳]
اردو، دائرةالمعارف اسلامیه، ج۲۱، ص۲۷۳، پنجاب/ لاهور، ۱۹۸۷م.
و خود وی نیز در ترجمۀ احوالش که برای آزاد بلگرامی فرستاده، آن را در دهۀ نخست سده ۱۲ق یاد کرده است. [۴]
آزاد بلگرامی، میر غلامعلی، فهرست تراجم مآثر الکرام، دفتر ثانی موسوم به سرو آزاد، ج۱، ص۲۳۲، حیدرآباد دکن، ۱۹۱۳م.
نسب او با ۲۸ واسطه از طریق محمد بن حنفیه ، به علی (ع) میرسد. [۵]
آزاد بلگرامی، میر غلامعلی، فهرست تراجم مآثر الکرام، دفتر ثانی موسوم به سرو آزاد، ج۱، ص۲۳۲، حیدرآباد دکن، ۱۹۱۳م.
نیای بزرگ مظهر، امیر کمالالدین در اوایل سده ۹ق/ ۱۵م از شهر طائف عربستان به ترکستان مهاجرت کرد و حکومت برخی از نواحی آن دیار را در دست گرفت. در سدۀ بعد دو تن از اعقاب کمالالدین به نامهای امیر مجنون و امیر بابا در زمان همایون (سل ۹۱۳-۹۶۳ق/ ۱۵۰۷-۱۵۵۶م) به هندوستان رفتند و پس از آن، افراد این خانواده به تدریج به دربار پادشاهان بابری هند راه یافتند. میرزا جان (د ۱۱۲۷ق/ ۱۷۱۵م) پدرِ جان جانان نیز از نوادگان آنان، و منصبدار اورنگ زیب تیموری (سل ۱۰۶۸-۱۱۱۸ق/ ۱۶۵۸-۱۷۰۶م) بود، اما از کار دولتی کنارهگیری کرد و ناگزیر دکن را به مقصد اکبرآباد (آگره) ترک گفت. حبیبالله در راه آگره در جایی به نام کالا باغ، در ناحیۀ مالوه به دنیا آمد و در اکبرآباد پرورش یافت. [۶]
آزاد بلگرامی، میر غلامعلی، فهرست تراجم مآثر الکرام، دفتر ثانی موسوم به سرو آزاد، ج۱، ص۲۳۲، حیدرآباد دکن، ۱۹۱۳م.
[۷]
گوپاموی، محمد قدرت الله، نتایج الافکار، به کوشش اردشیر بنشاهی خاضع، ج۱، ص۶۷۳-۶۷۴، بمبئی، ۱۳۳۶ش.
[۸]
عظیمآبادی، حسینقلی، نشتر عشق، ج۱، ص۱۴۴۵، به کوشش اصغر جانفدا، دوشنبه، ۱۹۸۳م.
[۹]
احمد جان، صغیر، تاریخ زبان و ادب اردو، ج۱، ص۸۶، کراچی، ۱۹۸۷م.
[۱۰]
عبدالحی، گل رعنا، ج۱، ص۱۰۹، لاهور، ۱۹۶۳م.
گویند: چون خبر تولد این پسر به اورنگ زیب رسید، با این استدلال که پسر جانِ پدر است، دستور داد که او را «جانِ جان» نام نهند و این نام بعدها به «جان جانان» تبدیل شد. [۱۱]
احمد علی هاشمی سندیلوی، مخزن الغرائب، به کوشش محمد باقر، ج۵، ص۳۰۳، لاهور، ۱۹۶۸م.
[۱۲]
رحمان علی، محمد عبدالشکور، تذکرۀ علمای هند، ج۱، ص۲۲۷، لکهنو، ۱۹۱۴م.
[۱۳]
مصحفی همدانی، غلام، عقد ثریا، به کوشش مولوی عبدالحق و دیگران، ص۵۵، دهلی، ۱۹۲۳م.
[۱۴]
حاکم عبدالحکیم، مردمِ دیده، به کوشش سید عبدالله، ج۱، ص۸۶، لاهور، ۱۹۶۱م.
جان جانان سرانجام در ۷ محرم ۱۱۹۵ق/ ۳ ژانویۀ ۱۷۸۱م مورد حملۀ عدهای ناشناس قرار گرفت و با تیر تپانچهای از پای درآمد. وی چند روز بعد درگذشت و در جهانآباد دهلی به خاک سپرده شد. [۱۵]
گوپاموی، محمد قدرت الله، نتایج الافکار، به کوشش اردشیر بنشاهی خاضع، ج۱، ص۶۷۵، بمبئی، ۱۳۳۶ش.
[۱۶]
غلام سرور لاهوری، خزینة الاصفیا، ج۱، ص۶۸۶-۶۸۷، کانپور، ۱۸۹۴م.
[۱۷]
رحمان علی، محمد عبدالشکور، تذکرۀ علمای هند، ص۲۲۷، لکهنو، ۱۹۱۴م
[۱۸]
عبدالحی، نزهة الخواطر، ج۶، ص۵۶، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۸ق/ ۱۹۷۸م.
از آنجا که وی ظاهراً اندکی پیش از درگذشت خود با انتقاد از مراسم عزاداری شیعیان در ماه محرم ، خشم آنان را برانگیخته بود، پارهای از منابع قتل او را به شیعیان نسبت دادهاند. [۱۹]
رحمان علی، محمد عبدالشکور، تذکرۀ علمای هند، ج۱، ص۲۲۷، لکهنو، ۱۹۱۴م.
[۲۰]
مصحفی همدانی، غلام، عقد ثریا، به کوشش مولوی عبدالحق و دیگران، ص۵۵-۵۶، دهلی، ۱۹۲۳م.
۲ - تحصیلات و اساتیدجان جانان در آگره فارسی را نزد پدر خود، و قرآن را نزد حافظ عبدالرسول دهلوی ، از شاگردان شیخ عبدالقادر مصری فراگرفت. [۲۱]
عبدالحی، نزهة الخواطر، ج۶، ص۵۳، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۸ق/ ۱۹۷۸م.
وی در ۱۶ یا ۱۸ سالگی پدرش را از دست داد و پس از آن، مدتی به مشاغل دولتی پرداخت. اما اندکی بعد آن را ترک گفت و دست ارادت به شیخ نور محمد بدائونی (د ۱۱۳۵ق/۱۷۲۳م)، خلیفۀ شیخ سیفالدین بن محمد معصوم سرهندی، از مشایخ مجددیۀ نقشبندیه داد و ۴ سال در مصاحبت او به سر برد و از او اجازۀ ارشاد گرفت. وی پس از درگذشت پسر خود به مدت ۶ سال مجاور آرامگاه او ماند. مظهر پس از آن، نزد شیخ محمد افضل سیالکوتی (د ۱۱۴۶ق/ ۱۷۳۳م) به تحصیل مطولات و حدیث پرداخت و مدتی هم به تدریس روی آورد. اما چندی بعد، تدریس را به یک سو نهاد و دست ارادت به شیخ حافظ سعدالله دهلوی (د ۱۱۵۷ق/۱۷۴۴م)، از خلفای محمد صدیق بن محمد معصوم سرهندی داد و ۱۲ سال هم در ملازمت او به سر برد و در شعر و ادب نیز از وی تأثیر پذیرفت. وی پس از درگذشت حافظ سعدالله، به شیخ محمد عابد سنامی، از خلفای شیخ عبدالاحد سرهندی پیوست و ۱۱ سال نیز نزد او ماند و به این ترتیب بیش از ۲۵ سال از عمر خود را در خدمت مشایخ مختلف به سر برد. وی سرانجام در دهلی بر مسند ارشاد نشست و به دستگیری مریدان در طریقۀ مجددیۀ نقشبندیه پرداخت. [۲۲]
عبدالحی، نزهة الخواطر، ج۶، ص۵۳، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۸ق/ ۱۹۷۸م.
[۲۳]
غلام سرور لاهوری، خزینة الاصفیا، ج۱، ص۶۸۴-۶۸۵، کانپور، ۱۸۹۴م.
۳ - شاگردانمظهر در این طریقه مریدان بسیاری تربیت کرد که برخی از آنان عبارتاند از: قاضی محمد ثناءالله سنبهلی پانیپتی (د ۱۲۲۵ق/ ۱۸۱۰م)، مولوی نعیم الله بهرایچی (د ۱۲۱۸ق/ ۱۸۰۳م)، که تعلیمات پیر خود را در کتاب معمولات مظهریه ، و فضایل مشایخ طریقۀ مجددیۀ نقشبندیه را در کتاب بشارات گرد آورده است، [۲۴]
منزوی، خطی مشترک، ج۱۱، ص۹۹۱.
دیگر شاه غلامعلی ملقب به شاه عبدالله مجددی دهلوی (د ۱۲۴۰ق) که در ۱۲۱۱ق/ ۱۷۹۶م شرح احوال و مقامات مظهر را در کتابی با عنوان مقامات مظهری نوشته است. [۲۵]
منزوی، خطی مشترک، ج۱۱، ص۱۰۰۲-۱۰۰۳.
[۲۶]
منزوی، خطی مشترک، ج۱۲، ص۲۳۳۴.
[۲۷]
منزوی، فهرست نسخههای خطی کتابخانۀ گنجبخش، ج۴، ص۲۱۴۴، اسلامآباد، ۱۹۷۸م.
[۲۸]
مشار، خان بابا، فهرست کتابهای چاپی فارسی، ج۴، ص۴۸۷۷، تهران، ۱۳۵۱-۱۳۵۳ش.
۴ - آثارمظهر در آغاز، شعر ریخته [۲۹]
دائرةالمعارف اسلامیه، پنجاب/ لاهور، ۱۹۸۷م.
ــ که آمیزهای از کلام فارسی و هندی است ــ میسرود، اما اندکی بعد آن را رها کرد و به فارسی شعر گفت. [۳۰]
خلیل علی ابراهیم، صحف ابراهیم، به کوشش عابد رضا بیدار، ج۱، ص۱۲۴، پتنه، ۱۹۷۸م.
[۳۱]
حاکم عبدالحکیم، مردمِ دیده، به کوشش سید عبدالله، ج۱، ص۸۶، لاهور، ۱۹۶۱م.
[۳۲]
شیفته، محمد مصطفی خان، تذکرۀ گلشن بیخار، ج۱، ص۵۰۲، لاهور، ۱۹۷۳م.
[۳۳]
مصحفی همدانی، غلام، تذکرۀ هندی، ص۲۱۱، لکهنو، ۱۹۸۵م.
بهجز اشعاری که در تذکرهها به زبان اردو از وی نقل شده، [۳۴]
شیفته، محمد مصطفی خان، تذکرۀ گلشن بیخار، ج۱، ص۵۰۲، لاهور، ۱۹۷۳م.
[۳۵]
جمیل جالبی، محمد جمیل، تاریخ ادب اردو، ج۲، ص۳۶۷، لاهور، ۱۹۸۷م.
[۳۶]
احمد جان صغیر، تاریخ زبان و ادب اردو، ج۱، ص۸۹، کراچی، ۱۹۸۷م.
[۳۷]
شوق، قدرت الله، تذکرۀ طبقات الشعرا، به کوشش نثار احمد فاروقی، ج۱، ص۶۲-۶۴، لاهور، ۱۹۶۸م.
بیشتر آثار وی به فارسی است که عبارتاند از: ۱. دیوان ، شامل غزلیات به ترتیب الفبایی، رباعیات، مخمس ، قطعه ، مسدس و مثنوی که خود وی در ۱۱۷۰ق/ ۱۷۵۷م آنها را جمعآوری کرده است. آنگونه که خود اشاره میکند، چون در جوانی به دنبال نگاهداری اشعار خود نبوده، بیشتر آنها به باد رفته، چنانکه پس از جستوجوی بسیار، از میان نزدیک به ۲۰ هزار بیت ، تنها حدود هزار بیت به دست آمده است. [۳۸]
اردو، دائرةالمعارف اسلامیه، ج۳۱، ص۲۷۳، پنجاب/ لاهور، ۱۹۸۷م.
[۳۹]
عبدالحی، نزهة الخواطر، ج۶، ص۵۵، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۸ق/ ۱۹۷۸م.
[۴۰]
منزوی، خطی مشترک، ج۸، ص۱۱۴۳.
دیوان مظهر چندین بار به چاپ رسیده است. [۴۱]
مشار، خان بابا، فهرست کتابهای چاپی فارسی، ج۲، ص۲۳۷۳، تهران، ۱۳۵۱-۱۳۵۳ش.
۲. مکتوبات ، مجموعۀ نامههای مظهر است که وی به دوستان و مریدان خود نوشته، و به آنها اندرزها و پندهای عرفانی و اخلاقی داده است. این مکتوبات را عبدالرزاق قریشی گردآوری کرد که در ۱۳۸۶ق در بمبئی به چاپ رسید. [۴۲]
منزوی، فهرستوارۀ کتابهای فارسی، ج۸، ص۹۵۰، تهران، ۱۳۸۲ش.
[۴۳]
راهی اختر، ترجمههای متون فارسی به زبانهای پاکستانی، ج۱، ص۱۲۱، اسلامآباد، ۱۳۶۵ش/ ۱۹۸۶م.
۳. خریطۀ جواهر ، گلچینی است که مظهر از سرودههای دیگر شاعران به ترتیب الفباییِ نام سرایندگان گردآورده، و در حرف «م» چند غزل خود را نیز ذکر کرده است. این کتاب در ۱۲۷۱ق در کانپور، و در ۱۹۲۲م در لاهور، و هر دو بار به پیوست دیوان مظهر به چاپ رسیده است. [۴۴]
عبدالحی، نزهة الخواطر، ج۶، ص۵۵، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۸ق/ ۱۹۷۸م.
[۴۵]
منزوی، خطی مشترکج۸، ص۱۱۴۵.
۴. کلمات طیبات پیران ، شامل ۸۸ مکتوب که آن را ابوالخیر محمد بن احمد مرادآبادی نقشبندی در ۱۳۰۹ق در دهلی منتشر کرده است. [۴۶]
مشار، خان بابا، ج۴، ص۴۱۰۳، فهرست کتابهای چاپی فارسی، تهران، ۱۳۵۱-۱۳۵۳ش.
۵. رسالۀ عرفانی [۴۷]
منزوی، خطی مشترک، ج۳، ص۱۴۹۶.
۶. مثنوی مظهر ، که گویا منسوب به وی است. ۵ - فهرست منابع(۱) آزاد بلگرامی، میر غلامعلی، فهرست تراجم مآثر الکرام، دفتر ثانی موسوم به سرو آزاد، حیدرآباد دکن، ۱۹۱۳م. (۲) احمد جان، صغیر، تاریخ زبان و ادب اردو، کراچی، ۱۹۸۷م. (۳) احمد علی هاشمی سندیلوی، مخزن الغرائب، به کوشش محمد باقر، لاهور، ۱۹۶۸م. (۴) اردو، دائرةالمعارف اسلامیه، پنجاب/ لاهور، ۱۹۸۷م. (۵) بهگوان داس هندی، سفینۀ هندی، به کوشش شاه محمد عطاء الرحمان کاکوی، پتنه، ۱۹۵۸م. (۶) جمیل جالبی، محمد جمیل، تاریخ ادب اردو، لاهور، ۱۹۸۷م. (۷) حاکم عبدالحکیم، مردمِ دیده، به کوشش سید عبدالله، لاهور، ۱۹۶۱م. (۸) خلیل علی ابراهیم، صحف ابراهیم، به کوشش عابد رضا بیدار، پتنه، ۱۹۷۸م. (۹) راهی اختر، ترجمههای متون فارسی به زبانهای پاکستانی، اسلامآباد، ۱۳۶۵ش/ ۱۹۸۶م. (۱۰) رحمان علی، محمد عبدالشکور، تذکرۀ علمای هند، لکهنو، ۱۹۱۴م. (۱۱) شوق، قدرت الله، تذکرۀ طبقات الشعرا، به کوشش نثار احمد فاروقی، لاهور، ۱۹۶۸م. (۱۲) شیفته، محمد مصطفی خان، تذکرۀ گلشن بیخار، لاهور، ۱۹۷۳م. (۱۳) عبدالحی، گل رعنا، لاهور، ۱۹۶۳م. (۱۴) عبدالحی، نزهة الخواطر، حیدرآباد دکن، ۱۳۹۸ق/ ۱۹۷۸م. (۱۵) عظیمآبادی، حسینقلی، نشتر عشق، به کوشش اصغر جانفدا، دوشنبه، ۱۹۸۳م. (۱۶) غلام سرور لاهوری، خزینة الاصفیا، کانپور، ۱۸۹۴م. (۱۷) گوپاموی، محمد قدرت الله، نتایج الافکار، به کوشش اردشیر بنشاهی خاضع، بمبئی، ۱۳۳۶ش. (۱۸) مشار، خان بابا، فهرست کتابهای چاپی فارسی، تهران، ۱۳۵۱-۱۳۵۳ش. (۱۹) مصحفی همدانی، غلام، تذکرۀ هندی، لکهنو، ۱۹۸۵م. (۲۰) مصحفی همدانی، غلام، عقد ثریا، به کوشش مولوی عبدالحق و دیگران، دهلی، ۱۹۲۳م. (۲۱) منزوی، خطی مشترک. (۲۲) منزوی، فهرست نسخههای خطی کتابخانۀ گنجبخش، اسلامآباد، ۱۹۷۸م. (۲۳) منزوی، فهرستوارۀ کتابهای فارسی، تهران، ۱۳۸۲ش. ۶ - پانویس
۷ - منبعدانشنامه بزرگ اسلامی، مرکز دائرة المعارف بزرگ اسلامی، برگرفته از مقاله «جان جانان»، ج۱۷، ص۶۳۹۲. |